جدول جو
جدول جو

معنی شکایت گستری - جستجوی لغت در جدول جو

شکایت گستری
(شِ یَ گُ تَ)
گله مندی. شکایت. گله گزاری. (فرهنگ فارسی معین) :
او تو را کی گفت کاین گلبتره ها را جمع کن
تا تو را لازم شود چندین شکایت گستری.
انوری (ازآنندراج).
، ناله و زاری. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
شکایت گستری
گله مندی، شکایت، ناله و زاری
تصویری از شکایت گستری
تصویر شکایت گستری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکایت گستر
تصویر شکایت گستر
کسی که همه جا و نزد همه کس شکایت می کند، آنکه عادت به گله و شکایت دارد، شکایت پیشه
فرهنگ فارسی عمید
(اُ تُ شِ کَ)
آنکه عادت وی بر گله و شکایت باشد، آنکه ناله و زاری کند. (فرهنگ فارسی معین). گله گزار
لغت نامه دهخدا
تصویری از شکایت گستر
تصویر شکایت گستر
آنکه عادت وی بر گله و شکایت باشد گله مند، آن که ناله و زاری کند
فرهنگ لغت هوشیار